مرغ سحر

این دنیا چیزی برایم نداشت،که وقتی در آن نباشم ،دلتنگ آن شوم، "همه دلبستگی هایم ابدی بودند".

مرغ سحر

این دنیا چیزی برایم نداشت،که وقتی در آن نباشم ،دلتنگ آن شوم، "همه دلبستگی هایم ابدی بودند".

غلط ...

تکیه کردم بر وفای او، غلط کردم، غلط

باختم جان در هوای او، غلط کردم، غلط

 

عمر کردم صرف او، فعلی عبث کردم، عبث

ساختم جان را فدای او، غلط کردم، غلط

 

دل به داغش مبتلا کردم، خطا کردم، خطا

سوختم خود را برای او، غلط کردم، غلط

 

اینکه دل بستم به مهر عارضش، بد بود، بد

جان که دادم در هوای او، غلط کردم، غلط

 

همچو وحشی رفت جانم در هوایش، حیف، حیف

خو گرفتم با جفای او، غلط کردم، غلط

عشق

خداوند عشق را آفرید.....


یادمان باشد،


دوست داشتن مثل خودش بی انتهاست ....

عمر ....

امروز آمدم در پروفایل وبلاگم ...


دیدم سن رو  زده 24  ، دو سال پیش که تازه وبلاگم رو ایجاد کردم .


بعد یادم آمد الان 26 سالم شده .


24 را درست کردم 26 ، انگار همین دیروز بود .


چیزی که در میان گذشت عمر دو ساله من .... در یک لحظه

دوست داشتن

کاش در تلاش بیهوده برای زندگی اندکی دوست


داشتن را تمرین می کردیم.

شب ها

شب ها که دریا، می کوفت سر را
بر سنگ ساحل، چون سوگواران؛

شب ها که می خواند، آن مرغ دلتنگ،
تنهاتر از ماه، بر شاخساران؛

شب ها که می ریخت، خون شقایق،
از خنجر ماه، بر سبزه زاران؛

شب ها که می سوخت، چون اخگر سرخ
در پای آتش، دل های یاران؛

شب ها که بودیم، در غربت دشت
بوی سحر را، چشم انتظاران؛

شب ها که غمناک، با آتش دل،
ره می سپردیم، در زیر باران؛
غمگین تر از ما، هرگز نمی دید
چشم ستاره، در روزگاران !

ای صبح روشن ! چشم و دل من
روی خوشت را آئینه داران !
بازآ که پر کرد، چون خنده تو
آفاق شب را، بانگ سواران !