مرغ سحر

این دنیا چیزی برایم نداشت،که وقتی در آن نباشم ،دلتنگ آن شوم، "همه دلبستگی هایم ابدی بودند".

مرغ سحر

این دنیا چیزی برایم نداشت،که وقتی در آن نباشم ،دلتنگ آن شوم، "همه دلبستگی هایم ابدی بودند".

بازی

ما نقش قهرمان را بازی می کنیم چون ترسوئیم, نقش قدیس را بازی می کنیم چون شریریم, نقش آدمکش را بازی می کنیم چون در کشتن همنوعان خود بی تابیم, و اصولا از آن رو نقش بازی می کنیم که از لحظه ی تولد دروغگوئیم. 

"ژان پل سارتر"

نظرات 5 + ارسال نظر
عماد دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ق.ظ http://emad-1368.blogfa.com/

در آن دفتر که نقش ما نوشتند
یکی زشت و یکی زیبا نوشتند
چو من روباه و صیدم ماکیانست
گذشتن از چنین سودی زیانست
بسی مرغ و خروس از قریه بردم
بگردنها بسی دندان فشردم
حدیث اتحاد مرغ و روباه
بود چون اتفاق آتش و کاه

ممنون سینا جان از حضور گرمت
اون شعر از حافظ بود
باید هم قشنگ باشه
بازهم ممنون

بانوی ناتمام دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:20 ب.ظ http://hastie.blogsky.com

دوست عزیز دیشب با راهنمایی هاتون شرمنده ام کردین . ممنونم بابت این همه لطفتون .
فکر کنم خوب یاد گرفتم اما دیشب به قدری سرعت نت کم بود که دیگه خسته شدم . بازم ممنون از همه شکیبایی و راهنمایی های خوبتون .

ًْْْQ_E سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ق.ظ http://suphi.blogsky.com

1.مرسی از لطفت 2. بدجور دروغگوییم !

پیمان جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ق.ظ http://paymandorosti.blogsky.com/

سلام سینا جان...

آپم و منتظر حضورت.

میگم اگه علایقم رو بگم (همونایی که تو پروفایلت گذاشتی) میتونی بگی من در این دوره و زمونه چه شخصیتی دارم ؟!

کیمیا پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:55 ب.ظ http://rayehe84.blogfa.com

سلام.
خیلی جملات زیبائی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد